در سالهای اخیر، بهویژه در گستره فضای مجازی و برخی محافل اجتماعی، شاهد ظهور و گسترش موجی قابل تأمل از نوستالژی نسبت به دوران پهلوی هستیم. این پدیده غالباً با بازنشر گزینشی فیلمها، تصاویر و روایتهایی همراه است که تصویری رمانتیک، مرفه و بهظاهر باشکوه از آن دوران ترسیم میکنند؛ تصاویری از خیابانهای مدرن تهران قدیم، کاخهای مجلل، مهمانیهای پر زرق و برق طبقات بالا و پروژههای عمرانی. این بازنماییها معمولاً با آه و حسرت و مقایسههایی چون «چه بودیم، چه شدیم؟» همراه میشوند. با این حال، بررسی دقیقتر نشان میدهد که این موج نوستالژیک، در بسیاری موارد، نه بر پایه خاطرات واقعی و مشترک اکثریت جامعه، بلکه بر ستونهای سستِ توهم تعلق طبقاتی، تحریف هدفمند تاریخ، و نادیده گرفتن عامدانه واقعیتهای تلخ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن دوران استوار است. این نوشتار در پی آن است که با نگاهی انتقادی و عمیقتر، ابعاد مختلف این پدیده را بکاود و به ضرورت شکلگیری درکی منصفانهتر و واقعبینانهتر از تاریخ معاصر ایران تأکید ورزد.
یکی از بنیادینترین و گمراهکنندهترین جنبههای این نوستالژی، القای توهم وجود «خاطرات مشترک» و تجربهای یکسان برای تمامی اقشار جامعه ایران در دوران پهلوی است. بسیاری از افرادی که امروز با دیدن تصاویر کاخ مروارید، مجالس رقص اشرافی، یا سبک زندگی لوکس بخشی از نخبگان آن عصر، حسرت میخورند، در واقعیت امر، اگر در همان دوران نیز میزیستند، به احتمال قریب به یقین، هیچ سهمی از آن تجملات و رفاه به نمایش درآمده نداشتند. این حسرت، اغلب از سوی کسانی ابراز میشود که متعلق به طبقات فرودست یا متوسط جامعه بودهاند (و چه بسا برخی از آنها به برکت تحولات اجتماعی و افزایش تحرک اجتماعی پس از انقلاب ۱۳۵۷ – با وجود تمام چالشهایش – به جایگاهی در طبقه متوسط دست یافتهاند که شاید در ساختار صلبتر اجتماعی دوران پهلوی برایشان متصور نبود).
همانطور که یکی از منتقدان به درستی اشاره میکند: «آن کاخی که خواهر شاه به معمار امریکایی دستور داده بود براش بسازه، جزء خاطرات مشترک ما دهقانزادهها هم هست؟». واقعیت انکارناپذیر آن دوران، وجود شکاف طبقاتی عمیق بود. بخش عظیمی از جامعه ایران، شامل دهقانان، روستاییان، کارگران، حاشیهنشینان شهری و اقشار کمدرآمد، دسترسی بسیار محدودی به امکانات اولیه رفاهی، بهداشتی، آموزشی مدرن و فرصتهای برابر داشتند و زندگی روزمره آنها هیچ شباهتی به تصاویر پر زرق و برقی که امروز به عنوان نماد «دوران طلایی» بازنشر میشود، نداشت.
این وضعیت، شباهت معناداری به حسرت خوردن برخی افراد برای مجالس اشرافی و زندگیهای لوکس امروزی دارد؛ مجالسی که همچنان برای طبقه خاصی برگزار میشود، اما حسرتخورندگان، نه در گذشته و نه امروز، جایی در آن نداشته و ندارند. بنابراین، این نوستالژی بیش از آنکه ریشه در خاطرهای واقعی داشته باشد، نوعی «توهم تعلق» به طبقهای است که فرد هرگز جزئی از آن نبوده و صرفاً در یک فانتزی نوستالژیک، خود را در آن رفاه و تجمل سهیم میپندارد.
ای خالق یکتا، عظمت و رحمت تو بیپایان است. ما در برابر بزرگی تو چقدر کوچک و ناچیزیم. با وجود تمام نعمتهایی که به ما عطا کردهای، ما هنوز هم گستاخی میکنیم و قدر این همه لطف را نمیدانیم.
چه بسیار اوقات که خود را مهم میپنداریم و غرور بیجا در وجودمان رخنه میکند. اما حقیقت این است که ما بدون تو هیچ نیستیم. ما در فقر معنوی و مادی دست و پا میزنیم و تنها امیدمان به رحمت بیکران توست.
پروردگارا، تو نشانههای خود را در سراسر هستی برای ما آشکار ساختهای، اما ما در غفلت خویش، بسیاری از این نشانهها را نمیبینیم یا خود را به ندیدن میزنیم. چشمان ما را بگشا تا حقایق را ببینیم و قلبهایمان را نرم کن تا پذیرای هدایت تو باشیم.
در این دنیای پر از آشوب و سردرگمی، ما را به حال خود رها مکن. در برابر آزمونهای سخت زندگی، دستمان را بگیر و راه درست را به ما نشان بده. بدون هدایت تو، ما گمراه و درمانده خواهیم شد.
ای معبود مهربان، عشق ما به تو عمیق و بیپایان است. هر چند که گاهی با اعمال و رفتارمان این عشق را نشان نمیدهیم، اما در اعماق قلبهایمان، تو را میپرستیم و ستایش میکنیم.
به ما توفیق ده تا قدردان نعمتهایت باشیم، تواضع و فروتنی را پیشه کنیم، و در مسیر رضای تو گام برداریم. ما را از وسوسههای دنیوی حفظ کن و به سوی نور هدایتت رهنمون باش. به ما بصیرت عطا کن تا نشانههای تو را در هر ذره این جهان ببینیم و درک کنیم.
آیتالله جوادی آملی برای تربیت کیفی جمعیت اهمیت بسیاری قائلند. ایشان ضمن توجه و نگاه قدسی و معنوی به ازدواج و فراهمسازی شرایط مطلوب آن که مجرای مهم و اصلی ازدیاد و تکثیر نسل است به مسائل اقتصادی و معیشتی توجه زیادی دارند و نقش مدیریت و مسئولیت را در آن بسیار مهم و کلیدی میداند؛ در نظریه ایشان فقط کثرت جمعیت مهم نیست، بلکه جمعیت متعالی و اخلاقی و کوثرگون را جامعهساز و تمدنساز میداند. روشن است که با تقویت کیفی بنیان خانواده جامعه تقویت میشود و تمدنسازی نوین اسلامی بهتر و راحتتر شکل خواهد گرفت.
وی نقش زن به عنوان مادر و همسر را در ایجاد خانواده و جامعه سالم و با محبت که در آن قساوت جای و وجهی ندارد بسیار مهم و کلیدی ارزیابی میکند و داشتن نسل کوثر و فرهنگی متعالی را وابسته به حضور مؤثر مادران با عاطفه و زنان عفیف میداند.
در نتیجه پیوند ملک و ملکوت و ارائه نگاه معنوی و علمی جامع به اقتصاد سیاست ،فرهنگ، ازدواج، تکثیر ،نسل ، و حتی خوردن و نوشیدن از سویی و تذکر دادن به دولت و ملت برای حسن ظن داشتن و اعتماد کردن به وعده های الهی و در پیش گرفتن تقوای علمی و عملی از نقاط برجسته و مهم دیدگاه آیتالله جوادی آملی است که در داشتن نسل کوثر که ساختن تمدن الهی را بر دوش دارد نقش مهمی ایفا میکند. همچنین ایشان توجه به اقتصاد و معیشت مردم را در شکوفایی نسل کوثر ضروری و فراهم نمودن مقدمات اقتصادی آن را بر دولت «واجب کفایی» میداند.
رضا لکزایی، (۱۳۹۷). بررسی آرای آیت الله جوادی آملی درباره ازدیاد جمعیت، پژوهش نامه اسلامی زنان و خانواده، ۶(۱۳)، ۹-۲۶. magiran.com/p1947608
وضعیت پوشه پیامهای تبلیغاتی من در این دوروزه:
فونپی آماده خدمترسانی به شماست.
استودیو چارخونه در دسترس است.
با وجود مشکلات اینترنت بلیط خود را از مستربلیط بگیرید.
اسنپ در خدمت شماست.
چیلیوری آماده خدمترسانی به شماست.
سایت علیبابا باز است.
دسترسی به خدمات تلویزیون اینترنتی لنز همچنان بدون وقفه ادامه دارد.
آیو همچنان برای شما لحظات شیرین و مفرحی را ایجاد می کند.
[هشتگ مسدودسازی اینترنت]
__________
پ.ن: قطعی اینترنت باعث شد یه نگاهی به اینجا بندازیم دوباره :)